نقاب صلحطلبی با سیاست عقبنشینی سراسری
ارزش عملیات بزرگ الی بیتالمقدس زمانی بیشتر مشخص شد که عراق چند روز بعد از رانده شدن از خرمشهر، بیانیهای صادر کرد و ضمن پذیرش یکطرفه آتشبس، اعلام کرد تا دو هفته دیگر خاک کشورمان را ترک خواهد کرد.
ارزش عملیات بزرگ الی بیتالمقدس زمانی بیشتر مشخص شد که عراق چند روز بعد از رانده شدن از خرمشهر، بیانیهای صادر کرد و ضمن پذیرش یکطرفه آتشبس، اعلام کرد تا دو هفته دیگر خاک کشورمان را ترک خواهد کرد. متعاقب آن صدام در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ جلوی دوربینهای تلویزیونی ظاهر شد و سعی کرد فرمان عقبنشینی را اقدامی صلحطلبانه جلوه دهد. کلکش هم گرفت و خیلیها که در داخل کشور با اصل نظام عناد داشتند، حرف او را بیشتر از حرف امام باور کردند! ۳۶ سال پیش در چنین روزهایی بعثیها به مرور شهرهایی، چون مهران، سومار، قصرشیرین و... را ترک کردند، اما هرگز از شهرها و مناطقی، چون نفتشهر، بلندیهای مشرف به مهران، نقطه مرزی شلمچه و... عقب ننشستند تا باز برای اعاده حقمان بجنگیم.
سردار قادسیه لقبی بود که صدام به خودش داد. نیروهایش را به کشوری انقلابی فرستاد که ارتش و نیروهای نظامیاش آمادگی ورود به یک جنگ تمامعیار را نداشتند. به این ترتیب دیکتاتور عراق با شعار «آمدهایم تا بمانیم» در یک ماه اول جنگ بیش از ۱۵ هزار کیلومتر مربع از خاک کشورمان را بلعید، اما از ماه دوم جنگ متوقف شد و از شروع سال دوم جنگ نیز طعم تلخ شکست را با شکست حصر آبادان چشید.
سال ۱۹۸۲ میلادی (۱۳۶۱ شمسی) همان سالی است که وفیق سامرایی میگوید صدام از آن گلایهها داشت. میگفت: «تو چه میدانی که در این سال بر ما چه گذشت؟» او مجبور شد اول از آبادان، بعد بستان و سپس شمال و جنوب خوزستان رانده شود. خرمشهر را که از دست داد، بدقول هم شد! گفته بود اگر ایرانیها محمره (خرمشهر) را پس بگیرند، کلید بصره را تحویلشان میدهم. بصره را نداد، اما فهمید ایران دیگر جای ماندن نیست.
۲۰ خرداد ۱۳۶۱ ارتش عراق آتشبس یکطرفه داد. اعلامیهای صادر کرد و متعاقبش از سومار عقب نشست. آنهایی که به امور رزم واقف بودند، به خوبی میدانستند عراق تاکتیک جنگی عوض کرده است. ارتشی که طی سه ماه و دو عملیات حدود ۳۰ هزار نفر از نیروهایش را به عنوان اسیر جنگی از دست داده بود، بهتر از هر کس دیگری میدانست که باید آرایش نظامیاش را تغییر دهد. قوایش را در بلندی و نقاط استراتژیک جمع کند تا دیگر اسیر ضدحملههای بزرگ ایرانیها نشود.
عقبنشینی سراسری عراق اگرچه از ناامیدی رؤیاهای سردار قادسیه خبر میداد، اما صدام هیچ وقت از تعقیب مطالباتش دست برنداشت. او فقط مجبور شده بود با تجمیع نیروهای ارتشش در بلندیهای استراتژیک، آن را از نابودی کامل حفظ کند. در اصل همچنان امیدوار بود وجهه پیروز جنگ را برای خود حفظ کند.
بعد از سخنرانی ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ صدام، حضرت امام روز بعد در واکنش به این سخنان فرمودند: این اطلاعیه (صدام) یک ساعت بیشتر وقت من را صرف خودش کرد... میگوید ما برای اثبات اینکه صلحطلبیم، صلحجو هستیم همه لشکر خودمان را امر میکنیم که از خاک ایران تا ۱۰ روز دیگر بیرون بروند...، ولی چند تا مطلب دیگر داریم که باید حاصل بشود. تا حاصل نشود ما در حال جنگ هستیم. یکی اینکه همه خساراتی که به ما وارد کردی که خودش نوشته قابل شمارش نیست از شما مطالبه میکنیم. باید آن کسی که این قدر جنایت وارد کرده است مشخص بشود».
امام به خوبی دریافته بود که شعار صلحطلبی صدام، استراتژی جدید او برای ندادن امتیاز به ایران و حفظ دستاوردهای حداقلی خود است. عراق میخواست هم آن بخش از نقاط کشورمان که در عقبنشینی سراسری تخلیه نکرده بود را حفظ کند و هم اینکه از پرداخت خسارات جنگ سر باز بزند. اما همین سیاست آشکار بعثیها خیلی از چهرههای داخلی را به اشتباه انداخت و شعار تحریم جنگ توسط برخی از جریانهای سیاسی شنیده شد.
دستاورد سطحی استراتژی عقبنشینی عراق، تخلیه شهرهایی، چون سومار، قصرشیرین، مهران و مناطقی از کشورمان بود که ارتش بعث در آنجا آسیبپذیر به نظر میرسید. در عوض آنها نفتشهر، نقطه مرزی شلمچه، طلائیه، کوشک، ارتفاعات حمرین، ارتفاعات میمک و برخی مناطق دیگر به وسعت هزار کیلومتر مربع را همچنان در اشغال خود نگه داشتند. نتیجه عمیقتر این استراتژی، بروز اختلاف در جبهه داخلی کشورمان بود که چند ماه بعد با انتقاد نهضت آزادی به تداوم جنگ خود را نشان داد. ایران اسلامی باز باید در داخل و خارج از مرزهایش میجنگید.
منبع: روزنامه جوان
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: نظامی
تاريخ : سه شنبه 5 تير 1397
| 15:57 | نویسنده : امیر کاظمی |